اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لوی

نویسه گردانی: LWY
لوی . [ ل ِ وا ] (ع اِ) پایان ریگ توده . (منتهی الارب ). ریگ برهم پیچیده . ج ، الویه . (مهذب الاسماء). || جای باریک و کج شده از آن . ج ، الواء، الویه . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
گویجه لوی اصلان . [ گ ُ ج ِ اَ] (اِخ ) دهی از دهستان نازلو حومه ٔ شهرستان ارومیه .واقع در 14هزارگزی شمال خاوری ارومیه و یکهزارگزی خاور راه ا...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.