گفتگو درباره واژه گزارش تخلف له نویسه گردانی: LH له . [ ل ِه ْ ] (اِخ ) مردم پلنی . مردم لهستان . || نام رودی در باویر آلمان ۞ . || نام شهری از فرنگستان که در حدود روم واقع است . (برهان ) ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه واژه معنی ماوضع له ماوضع له . [ وُ ض ِ ع َ ل َه ْ ] (ع اِ مرکب ) ۞ آنچه برای آن وضع شده است . آنچه که برای چیزی تعیین شده است . و رجوع به «غیرماوضع له » ذ... مشروط له این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. لااصل له این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. متعهد له این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. موضوع له موضوع له . [ م َ عُن ْ ل َه ْ ] (ع ص مرکب ،اِ مرکب ) اصطلاح منطق ، معنایی که لفظ در مقابل آن وضع شده است . (یادداشت لغت نامه ). رجوع به موض... محکوم له مَحکومٌ لَه شخص یا طرفی که در دادگاه برنده شده است؛ شخص یا طرفی که دادگاه به نفع او طرفِ دیگری را محکوم کرده است. «دادبُــرده» طرفِ بَـرنده مضمون له در اصطلاح حقوقی؛ اگر شخصی مالی را که بر ذمّه دیگری است به عهده بگیرد. متعهد را ضامن، مال را مضمون،و طرف دیگر عقد را مضمون له وشخص ثالث را مضمون عنه ی... له و علیه له و علیه . [ ل َ هَُ ع َ ل َی ْه ْ ] (ترکیب عطفی ، ق مرکب ) ۞ بسود و بزیان کسی . برای او و بر او. به او و بر او. فی له خاصه فی له خاصه . [ ل َ خاص ْ ص َ ] (اِخ )دهی است از بخش مرکزی شهرستان زنجان که دارای 255 تن سکنه است . آب آن از رود قیطور و محصول عمده اش غل... ژوآن له پن ژوآن له پن . [ ل ِ پ َ ] (اِخ ) ۞ نام محلی از آلپهای ماری تیم (واقع در کمون آنتیب )، دارای راه آهن و یکهزار تن سکنه . تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۶ ۵ ۶ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود