لیت
نویسه گردانی:
LYT
لیت . (ص ) لِه ، چنانکه دانه ٔ انگوری بر اثر فشار یا بادنجان و کدو و بامیه بر اثر پختن بسیار.
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
لیط. [ ل َ ] (ع اِ) رنگ و گونه ٔ چیزی . (منتهی الارب ).
لیط. [ ل َ ] (ع مص ) برچسبیدن به دل و دوست گردیدن . (منتهی الارب ). وادوسیدن دوستی به دل . (تاج المصادر). || تیر یا چشم زخم رساندن . || ...
لیط. (اِخ ) محلی است در پائین مکه ... (از معجم البلدان ).