لیت
نویسه گردانی:
LYT
لیت . [ ل َ ] (ع مص ) بازداشتن کسی را. برگردانیدن از آهنگ وی . (منتهی الارب ). بازداشتن . (زوزنی ) (تاج المصادر). || کم کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر) (ترجمان القرآن ).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
لیط. [ ل َ ] (ع اِ) رنگ و گونه ٔ چیزی . (منتهی الارب ).
لیط. [ ل َ ] (ع مص ) برچسبیدن به دل و دوست گردیدن . (منتهی الارب ). وادوسیدن دوستی به دل . (تاج المصادر). || تیر یا چشم زخم رساندن . || ...
لیط. (اِخ ) محلی است در پائین مکه ... (از معجم البلدان ).