اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لیث

نویسه گردانی: LYṮ
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) قبیلة من بکربن عبد مناةبن کنانة و هم بنولیث بن بکربن عبد مناة. منهم الصعب بن جثامة اللیثی الصحابی رضی اﷲ عنه و قد ذکر الحمدانی : ان منهم طائفة بساقیة قلته بالاخمیمیة من صعید مصر. (صبح الاعشی ج 1 ص 350). و رجوع به لیث بن بکر شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن ترسل . از کسان هارون خلیفه مأمور مصر و نامزد حکومت سیستان : ... سخن سیستان رفت به حضرت امیرالمؤمنین هارون الرش...
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن جثامة الکنانی اللیثی اخوالصعب بن جثامة. تقدم نسبه فی اخیه قال المرزبانی فی معجم الشعرا، مخضرم و قرأت بخط العلام...
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن حَبرویَه . محدث است .
لیث . [ل َ ] (اِخ ) ابن خالد. ابوالحارث یکی از روات قرائت کسائی . (ابن الندیم ). و رجوع به ابوالحارث ... شود.
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن ضمام . شاعری است از عرب .
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن عاصم بن کلیب القتبانی ابوزرادة المصری . محدث است . وی از ابن جریح و ابن یونس بن عبد الاعلی از وی روایت کند. ابن یو...
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن عاصم الخولانی المصری . امام جامع مصر به عهد رشید. محدث است . وی از حسن بن ثوبان وابن وهب از وی روایت کند و ابن حب...
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ شاشی ، مکنی به ابونصر. محدث و تابعی است . رجوع به ابونصر شود.
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن عبدة البصری . ابوالحارث . تابعی است .
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن فرقةبن سلیم بن ماهان . نیای پنجم امیر خلف بن ابی جعفر احمدبن ابی اللیث بن خلف بن اللیث . فرمانروای سیستان . (تاریخ ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۷ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.