اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لیث

نویسه گردانی: LYṮ
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن معدل بن حاتم بن ماهان بن کیخسروبن اردشیربن قبادبن خسرو ابرویزبن هرمزدبن خسرو انوشروان بن قبادبن فیروزبن یزدجردبن بهرام جور... نام پدر یعقوب مؤسس سلسله ٔ صفاری است . (تاریخ سیستان ص 200). نام پدر عمرو و یعقوب صفاری از مردم شهر قرنی است . (از حدود العالم ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) قبیلة من بکربن عبد مناةبن کنانة و هم بنولیث بن بکربن عبد مناة. منهم الصعب بن جثامة اللیثی الصحابی رضی اﷲ عنه و قد ذکر...
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) موضعی است میان سرین و مکه و آنجا را وقعه ای است . (از منتهی الارب ). رودباری است پائین سراة که به دریا یا موضعی از حج...
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) هو احد ماقیل فی اسم ابی هند الداری . و تأتی ترجمته فی الکنی . (الاصابة ج 6 ص 11).
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن ابی رقیة. وزیر ولیدبن عبدالملک و سلیمان بن عبدالملک . (مجمل التواریخ و القصص صص 306-307) ۞ . و کان یکتب لسلیمان [س...
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن ابی سلم . در اول خلافت ابودوانق درگذشت . (تاریخ گزیده ص 252).
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن ابی سلیم . معاصر عبدالکریم بن ابی العوجاء. محدث است و از نافع روایت کند و هم از واصل بن حیان . وی را از ثقلاء شمرده ا...
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن بکربن عبدمناف بن کنانة مولای بسام . و بسام از بزرگی درجات علم بدان جایگاه برسید که خویشتن را به صدهزار دینار باز...
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن ادریس محدث است . رجوع شود به فهرست کتابخانه ٔ سپهسالار ج 2 ص 290.
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن ترسل . از کسان هارون خلیفه مأمور مصر و نامزد حکومت سیستان : ... سخن سیستان رفت به حضرت امیرالمؤمنین هارون الرش...
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن جثامة الکنانی اللیثی اخوالصعب بن جثامة. تقدم نسبه فی اخیه قال المرزبانی فی معجم الشعرا، مخضرم و قرأت بخط العلام...
« قبلی صفحه ۱ از ۷ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.