اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ما

نویسه گردانی: MA
ما. (ع اِ) لغتی است در ماء. (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). و رجوع به ماء شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۴ ثانیه
الا ما شذ و ندر. [ اِل ْ لا ش َذْ ذَ وَ ن َ دَ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ استثنائیه ) جز آنچه کم یاب و نادر بود. جز آنچه اندک و کمیاب باشد. بندرت . ندر...
غایة ما فی الباب . [ ی َ ت ُ فِل ْ ] (ع اِ مرکب ) منتهای مراتب اینکه . نهایت کلام .
سبحانی ما اعظم شأنی. پاک و منزه منم و چه بلندمرتبه جایگاهی است من دارم. از شطحیات منتسب به بایزید بسطامی.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
مع. [ م َع ع ] (ع مص ) گداخته شدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد)؛ مع هذاالشحم و غیره معاً؛ گداخته شد این پیه و جز آن . (ناظم الاطباء).
مع. [ م َ ع َ ] (ع حرف اضافه ) وا. (ترجمان القرآن ). به معنی با، و آن اسم است زیرا تنوین می پذیرد و حرف جر بر آن داخل می شود و ساکن می گر...
آلت تناسلی پسر بچه به زبان کودکانه
مع-دة. [ م ِ دَ / م َ ع ِ دَ ] (ع اِ) آنچه در آن طعام باشد پیش از آنکه در روده ها رود و آن مر انسان را به منزله ٔ کرش است مر ستور را. ج ، م...
مع هذا. [ م َ ع َ ها ذا ] (ع حرف ربط مرکب ) به معنی با این ، یعنی با وجود این معنی . (غیاث ) (آنندراج ). کلمه ٔ رابطه ٔ مأخوذ از تازی یعنی با...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۶ ۵ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.