اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مایل گردیدن

نویسه گردانی: MAYL GRDYDN
مایل گردیدن . [ ی ِ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) مایل شدن . رغبت پیدا کردن . راغب شدن . گراییدن :
کجا مایل به هر دل گردد ابرویی که من دانم
که سر می پیچد از یوسف ترازویی که من دانم .

صائب (از آنندراج ).


|| خمیده شدن . کج شدن . انحناء یافتن . منحنی شدن . به یک سو خمیدن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.