اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مایون

نویسه گردانی: MAYWN
مایون . (اِخ ) ماده گاوی بود که فریدون را شیر می داد و او را برمایون هم می گویند.(برهان ) (ناظم الاطباء). نام گاو فریدون است . (آنندراج ) (انجمن آرا). گاوی که فریدون به شیر آن پرورده شد لیکن نام آن گاو برمایون است نه مایون . (فرهنگ رشیدی ). در شاهنامه این صورت نیامده ، مصحف «برمایون » است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). و رجوع به برمایون شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
معیون . [ م َع ْ ] (ع ص ) چشم کرده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). چشم زده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). چشم خورده . چشم زخم رسیده . عین الکم...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.