اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مبارک باد

نویسه گردانی: MBARK BAD
مبارک باد. [ م ُ رَ ] (جمله دعایی )یعنی خدا برکت دهاد و افزونی دهاد. (ناظم الاطباء). خجسته باد. فرخنده باد : ابوالمظفر گفت مبارک باد خلعت سپهسالاری . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 365). امیر گفت ، مبارک باد خلعت بر ما و بر خواجه . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 381). مبارک باد بر تو و بر ما این خلعت سپاهسالاری ری و عراق . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 266).
مبارک رویم اما در عماری
مبارک بادم این پرهیزگاری .

نظامی .


چنین نزلی که یابی پرمعانیش
مبارک باد بر جان و جوانیش .

نظامی .


حافظ شب هجران شدروز خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی .

حافظ.


|| (اِ مرکب ) تهنیت و دعای خیر. (ناظم الاطباء). تهنیت . شادمانی :
خرم امروز که جان میرود اندرطلبت
تا بیایند عزیزان به مبارکبادم .

حافظ.


تا شدم حلقه بگوش در میخانه ٔ عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
مبارکباد دادن . [ م ُ رَ دَ] (مص مرکب ) تهنیت گفتن . (از آنندراج ) : وصل جانان ظاهراً نزدیک شد کامشب دلم میدهد هر لحظه از شادی مبارکباد من .حک...
مبارکباد کردن . [ م ُ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مبارکباد گفتن . تهنیت گفتن : تا تو ای دلبر به شاگردی کله دوزی شدی کرد بر استاد تو دولت مبارکباد ت...
مبارکباد گفتن . [ م ُ رَ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) تهنیت و نیایش گفتن . (ناظم الاطباء). تهنیت گفتن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 319) : امیر مسعود مبارکباد...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.