مبذم
نویسه گردانی:
MBḎM
مبذم . [ م ِ ذَ ] (ع ص ) ناقه ٔ مبذم ؛ قوی و توانا. (منتهی الارب )(آنندراج ). ماده شتر قوی و توانا. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
مبزم . [ م ِ زَ ] (ع اِ) دندان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). ج ، مبازم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).