متسلم
نویسه گردانی:
MTSLM
متسلم . [ م ُ ت َ س َل ْ ل ِ ] (ع ص ) پذیرفته ٔ چیزی . (آنندراج ) (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کسی که می گیرد هر چیز بخشیده شده را و آن را در ملکیت خود نگاه می دارد.(ناظم الاطباء). || کسی که اسلام آورده باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). || آن که راه می پیماید بدون خطا کردن . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). و رجوع به تسلم شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
متسلم . [م ُ ت َ س َل ْ ل َ ] (ع ص ) تسلیم شده و پذیرفته شده و تفویض شده . (ناظم الاطباء). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
متثلم . [ م ُ ت َ ث َل ْ ل ِ ] (ع ص ) آوند یا دیوار رخنه دار. (آنندراج ). در میان سوراخ دار مانند دیوار و آوند و رخنه دار و ترک دار. و رجوع به تثل...
متثلم . [ م ُ ت َ ث َل ْ ل ِ ] (اِخ ) زمینی است . (منتهی الارب ). نام سرزمینی است و در معلقه ٔ عنتره آمده است . (از اقرب الموارد). و رجوع به ...