اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

متش

نویسه گردانی: MTŠ
متش . [ م َ ] ۞ (ع اِ) نقطه ٔ سپید که بر ناخن بهم رسد. || (اِمص ) کندی بینائی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از محیطالمحیط). || علتی در چشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
متش . [ م َ ] (ع مص ) به انگشت جدا کردن چیزی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نرم نرم دوشیدن ناقه را. ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
سمانه متش
۱۳۹۱/۱۱/۰۱ Iran
0
1

ریشه ی این کلمه به زبان پهلوی اسن و اصل کلمه matsha بوده که در طول تاریخ تحریف شده و معنی آن برگرفته از آتش مقدس است و صاحبان این صفت از نوادگان یزد گرد سوم هستند.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.