اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

متوالی

نویسه گردانی: MTWʼLY
متوالی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) پیاپی شونده و پی در پی آینده . (غیاث ) (آنندراج ) (از منتهی الارب ). پیاپی و پی در پی و پیوسته و متصل و متعاقب و مسلسل . (ناظم الاطباء). فرهنگستان ایران پیاپی ۞ را بجای این کلمه پذیرفته است . و رجوع به واژه های نو فرهنگستان ایران شود :
آید بر هر کس که بر او کردتولی
از مجلس او دولت و نعمت متوالی .

سوزنی .


... و آن را فاصله ٔ کبری از بهر آن خواندند که غایت متحرکات متوالی است . (المعجم چ دانشگاه ص 31). قرب دو سال متواتر و متوالی عساکر ادبار، روی بدان دیار آورده ... (عالم آرا چ امیرکبیر ج 1 ص 23).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: اَنَسپین anaspin (مانوی: anaspen) مِشاگ meshāg (مانوی: meshag) گیشت gisht (مانوی) دَرچَل darcal (خراسانی) دَرگرد...
حرکت متوالی . [ ح َ رَ ک َ ت ِ م ُ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) طبق اصطلاح هیئت قدیم بطلمیوسی ، هر یک از افلاک را جز فلک اعظم دو حرکت است ...
اعداد مربع متوالی . [ اَ دِ م ُ رَب ْ ب َ ع ِ م ُ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عددهای مربع متوالی . عددهایی است که چون آن ها را گرد کنی مربعها...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.