مجاب کردن
نویسه گردانی:
MJAB KRDN
مجاب کردن . [ م ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مفحم کردن . در جدالی لفظی مخاطب را از دادن جواب عاجز ساختن . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). در مناظره کسی را مغلوب کردن .
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.