اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مجروح رخسار

نویسه گردانی: MJRWḤ RḴSAR
مجروح رخسار. [ م َ رُ ] (ص مرکب ) چهره خراشیده :
خاقانی و درد نهان خون دل از دیده چکان
و ز ناخن غم هر زمان مجروح رخسار آمده .

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.