مجماء
نویسه گردانی:
MJMAʼ
مجماء. [ م ُ م َءْ ] (ع ص ) فرس مجماء؛ اسبی که غره ٔ او کشیده و دارای فروهشتگی باشد. (از منتهی الارب ). اسبی که سپیدی پیشانی وی کشیده باشد. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
مجمع کردن .[ م َ م َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مجمع ساختن : مجمعی کردند مرغان جهان هر چه بودند آشکارا ونهان . عطار (منطق الطیر).و رجوع به مجمع ساختن ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
در تهران، نگهداری حیوانات برای اجرای مراسم و نیز تاسیس باغوحش از دوره قاجاریه آغاز شد. اما باغوحش به معنای امروزی، نخستینبار در دوران پادشاهی ناصر...
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، از منابع حدیثی اهل سنت