محاسبة
نویسه گردانی:
MḤASB
محاسبة. [ م ُ س َ ب َ ] (ع مص ) حساب کردن . (منتهی الارب ). شمار کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). شمردن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). شمار گیری . شمار گرفتن . شمار. ج ، محاسبات . || مراقبت در اینکه حفظ کند شخص ظاهر و باطن خود را تا آنکه چیزی که حسنات وی راباطل می کند از آن صادر نشود. (ناظم الاطباء). رجوع به ترکیب محاسبه ٔ نفس ذیل ماده ٔ بعد شود.
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
محاسبه . [ م ُ س َ ب َ / س ِ ب ِ ] (از ع ، اِمص ) محاسبة. شمار کردن . با کسی شمار کردن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). حساب برگرفتن و شمار کردن ...
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: آباره (دری)، گَنیته ganite که در سنسکریت ganita می باشد. *** فانکو آدینات 09163657861
محاصبه. (اسم مصدر عربی) پرتاب نمودن سنگ ریزه، افکندن سنگ ریزه، حِصاب،* رَمی حَصَب.
" مقایسه شود با «محاسبه» (یا «محاسبة») در رابطه با «حساب».
بی محاسبه . [ م ُ س َ / س ِ ب َ / ب ِ ] (ص مرکب ) (از: بی + محاسبه ) بدون حساب . (ناظم الاطباء). رجوع به محاسبه شود.