گفتگو درباره واژه گزارش تخلف محاقی نویسه گردانی: MḤAQY محاقی . [ م ُ ] (ص نسبی ) منسوب به محاق . در حالت کاستی و باریکی و تاریکی واقع شده (ماه ) : کمان گروهه ٔ زرین شده محاقی ماه ستاره یکسر ۞ غالوکهای سیم اندود.خسروانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود