اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

محدودة

نویسه گردانی: MḤDWD
محدودة.[ م َ دَ ] (ع ص ) مؤنث محدود. رجوع به محدود شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
محدوده . [ م َ دَ ] (ع ص ) محدودة. حد پیدا کرده . داری حد.
این واژه در عربی از حد ساخته شده که آن هم از اوستایی هیته hita ساخته شده است؛ همتای پارسی اینهاست: هیتامیچ (اوستایی: hita با پسوند سغدی میچ) پاون pāva...
زاویه ٔ محدوده . [ ی َ / ی ِ ی ِ م َ دَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زاویه ٔ قائمه رامحدوده نیز گویند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ج 1 ص 624). ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.