محل
نویسه گردانی:
MḤL
محل . [ م َ ح ِ ] (ع ص ) آنکه برافتد چندانکه درمانده گردد. (منتهی الارب ). آنکه برانند او را چندانکه درمانده گردد. (آنندراج ). آنکه رانده شود و طرد کرده شود چندان که مانده گردد. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۵۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه
مهل دادن . [ م ُ دَ ] (مص مرکب ) مهلت دادن . زمان دادن : بار دیگر چون شکستی توبه پاک دادمت مهل و نگشتم خشمناک .عطار (منطق الطیر ص 102).