محل
نویسه گردانی:
MḤL
محل . [ م َ ح ِل ل ] (ع مص ) واجب شدن حق کسی بر دیگری . (از منتهی الارب )(ناظم الاطباء). || (اِ) جای کشتن هدی . (منتهی الارب ). جای کشتن قربانی . (ناظم الاطباء). || زمان کشتن هدی . || محل دین ؛ مهلت وام . (منتهی الارب ). مهلت وام و دین . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۵۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
مهل دادن . [ م ُ دَ ] (مص مرکب ) مهلت دادن . زمان دادن : بار دیگر چون شکستی توبه پاک دادمت مهل و نگشتم خشمناک .عطار (منطق الطیر ص 102).