اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

محمد

نویسه گردانی: MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمد ملقب به ریاض الدین حنبلی متوفی 971 هَ . ق . در حلب . نسب او به ابن شحنه می رسد. مورخ و از علمای حلب بود و بیش از پنجاه تألیف دارد از جمله : الزبد و الضرب فی تاریخ حلب ، در الحبب فی تاریخ اعیان حلب و المصابیح در علم حساب و الدرر در طب و نیز دیوان شعر. (از الاعلام زرکلی ج 3 ص 843).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۰۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۲ ثانیه
محمد بن احمد شمس‌الدین المقدسی جغرافی‌دان قرن چهارم هجریست.[۱] وی در بیت المقدس متولد شده‌است. او برای نوشتن کتابش از ساحل هند تا اندلس در اسپانیا مسا...
شاعر و نویسنده (22 آذر 1356 ,یزد,ایران ) تخلص او ملول میباشد هرچند بیشترین اشعار او غزل میباشد,ولی  در انواع قالبهای شعری,از رباعی و دو بیتی گرفته,ت...
محمد گرگین،متولد 21 آذر 1370 در شهر بوشهر فارغ التحصیل کارشناسی بازیگری،وی فعالیت خود را از سال 1393 با تئاتر آغاز کرد.ایشان بازیگر/کارگردان/خواننده/ن...
محمد توفیق . [ م ُ ح َم ْ م َ ت َ ] (اِخ ) رجوع به توفیق محمد و رجوع به الاعلام زرکلی ج 3 ص 875 شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
والی محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دومین ازامرای خانی یا هشترخانی ، او یکی از هفت حکمران باخ بود و پس از باقی محمد در 1014 امارت تمام بخ...
محمد فراهی . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ ف َ ] (اِخ ) ملقب به بدرالدین و مکنی به ابونصر. رجوع به ابونصر فراهی شود.
محمد نظامی . [ م ُ ح َم ْ م َدِ ن ِ ] (اِخ ) رجوع به فصیح الدین محمد نظامی شود.
محمد نویری . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ ن ُ وَی ْ ری ی ] (اِخ ) مکنی به ابوالقاسم . مالکی مذهب بود (وفات 857 هَ . ق .). او راست شفاءالغلیل فی شرح مخ...
محمد اناری . [ م ُ ح َم ْ م َ دِ اَ ] (اِخ ) صدرالدین ... رجوع به صدرالدین محمد محمد اناری شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.