محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن عبداﷲ هاشمی ، معروف به ابوالعبر هاشمی شاعر، ادیب حافظ حدیث و از مردم بغداد است . جحظه در حق وی گوید: کسی را در حافظه هرگز مانند او ندیده ام . در سال 250 هَ . ق درگذشت . او راست : المنادمة و اخلاق الخلفاء و الامراء و جامعالحماقات و مأوی الرقاعات . (از الاعلام زرکلی ج 3 ص 844). و رجوع به ابوالعبر هاشمی شود.
واژه های همانند
۱,۰۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۱ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی ابی البغل . رجوع به ابی البغل شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن عمر. رجوع به قرافی محمدبن یحیی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن محمدبن شفیع قزوینی . او قاموس فیروزآبادی را به سال 1117 هَ . ق . به امر شاه سلطان حسین صفوی به...
محمد. [ م ُح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن منده ، مکنی به ابوعبداﷲعبدی حافظ ثقه ٔ مشهور مؤلف کتاب «تاریخ اصفهان » از خاندان ابن منده که ش...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن هشام خزرجی انصاری . رجوع به ابن هشام محمد شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی ... رجوع به ابوسعد محمدبن یحیی بن ابی منصور نیشابوری و وفیات الاعیان چ بیروت ج 4 ص 223 و 224 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی ... رجوع به ذهلی محمدبن یحیی بن عبداﷲ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی ... رجوع به صولی ابوبکر محمدبن یحیی و رجوع به ابوبکر محمدبن یحیی و وفیات الاعیان چ بیروت ج 4 صص 3...
محمد. [م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی ، ملقب به مرتضی و مکنی به ابوالقاسم ، یکی از ائمه رسیه زیدیه در سعدای یمن است . (298 - 301 هَ . ق .)...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ ) ابن یزدادبن سوید. رجوع به ابن یزداد شود.