محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن یسار، مکنی به ابوعبداﷲ یا ابوبکر. اول کسی است که در اسلام در مغازی وتواریخ تصنیف ساخت و او از جمله ٔ تابعین بود و صدوق و امین و گویند که جد او یسار مولای مصطفی علیه السلام بود و بعضی گویند مولای قیس بن مخرمةبن المطلب بن عبدمناف بود و او را قرشی از آن گفتندی که از موالی قریش بود. رجوع به ابن اسحاق محمدبن اسحاق بن یسار و وفیات الاعیان ج 4 ص 276 و 277 و معجم الادباء ج 6 ص 399 شود.
واژه های همانند
۱,۰۲۰ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۲ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ابراهیم بن محمد اصیلی . [ اِ م ِ ن ِ م ُ ح َم ْ م َ دِ اَ ] (اِخ ) ادیب و شاعر از مردم اصیله ٔ اَندُلس . و پسر او ابومحمد عبداﷲ از فقهای مشهور اند...
ابراهیم بن محمد فزاری . [ اِ م ِ ن ِ م ُ ح َم ْ م َ دِ ف َ ] (اِخ ) رجوع به ابواسحاق ابراهیم ... شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
محمد اسلامی ورنامخواستی (زادهٔ ۱ مهر ۱۳۳۵) نظامی و سیاستمدار ایرانی است که در دولت سیزدهم بهعنوان معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران فعّ...
المنصور محمد بن ابى عامر، حاجب قدرتمند هشام(المؤید) خلیفهى اموى اندلس (خلافت 366 - 399ق) بود. دوران او مقارن است با آغاز ضعف نظامى و آشفتگى و هرج و م...
شاهفوربن محمد نیشابوری . [ رِ ن ِ م ُ ح َم ْ م َ دِ ] (اِخ ) مردی فاضل و خوش طبع بود و شاگردی ظهیرالدین فاریابی را کرده در زمان سلطان محمد تکش...
قاسم آبادحاجی محمد صادق . [ س ِ دِ م ُ ح َم ْ م َ صا دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ باختر رفسنجان . در 2000گزی باختر رفسنجان ، کنار شوسه ٔ ر...
محمدسعید بن محمدصالح اشرف مازندرانی زادهٔ سالهای ۱۰۳۰ تا ۱۰۳۵ قمری،[۳] (درگذشتهٔ ۱۱۱۶ هجری قمری در مونگر) از شاعران پارسیگو در اواخر قرن یازدهم و او...
سید محمّدکاظم شریعتمداری (۱۵ دی ۱۲۸۴، تبریز - ۱۴ فروردین ۱۳۶۵ تهران) موسس حزب جمهوری خلق مسلمان ایران و دارالتبلیغ اسلامی و از روحانیون و مراجع تقلید ...