محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن سعدبن منیع زهری کاتب واقدی ، مکنی به ابوعبداﷲ. از فضلای برجسته ٔ زمان خود بود و مدتی به مصاحبت محمدبن عمربن واقدی پیوست و کتابت او کرد و بدو شهرت یافت و او را جز طبقات کبیرمعروف ، طبقات دیگری است صغیر. وی ثقه و صدوق بود. گویند کتابهای واقدی نزد چهار کس فراهم شد نخست کاتب وی محمدبن سعد بود. وی حدیث و فقه و جز این دو بنوشت . در سن شصت ودوسالگی درگذشته است و در مقبره ٔ باب الشام دفن شده . (از وفیات الاعیان ج 2 ص 85). و نیز رجوع به ابن سعد ابوعبداﷲ محمدبن سعد و الاعلام زرکلی شود.
واژه های همانند
۱,۰۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۸ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
محمد دشتی (زادهٔ ۱۳۳۰ در آزادمون – درگذشتهٔ ۱۳۸۰) محقق و نویسندهٔ شیعه بود. در سال ۱۳۴۲ مشغول به تحصیل در حوزهٔ علمیهٔ آمل، و یک سال بعد وارد حوزهٔ عل...
محمد دشتی(۱۳۳۰-۱۳۸۰ش)، از روحانیان شیعه، مترجم و پژوهشگر نهج البلاغه و بنیانگذار موسسه تحقیقاتی امیرالمومنین(ع). او آثار متعددی دربارهٔ نهج البلاغه...
دکتر محمد توکل، چهره برجسته کشتی جهان و رییس سابق فدراسیون کشتی ایران، صبح امروز (چهارشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۲، ۲۸ فوریه ۲۰۲۴) در ۸۹ سالگی درگذشت. آقای توکل ...
محمّد قاضی (زادهٔ ۱۲ مرداد ۱۲۹۲ در مهاباد - درگذشتهٔ ۲۴ دی ۱۳۷۶ در تهران) مترجم و نویسنده برجستهٔ کرد ایرانی، و مترجم آثاری چون دن کیشوت و زوربای یونا...
محمّد معین (۹ اردیبهشت ۱۲۹۷ در محلهٔ زرجوب رشت[۲][۳] – ۱۳ تیر ۱۳۵۰ در تهران) یکی از محققان برجسته و پدیدآورندهٔ یکی از مهمترین واژهنامههای فارسی یعن...
امیر : پادشاه
پادشاه محمد
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.