محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ )ابن عبداﷲبن مسعودبن احمد مسعودی ، مکنی به ابوعبداﷲمتوفی در چهارصدوبیست واند هجری قمری به مرو. فقیه شافعی از مردمان دانشمند و پرهیزگار مرو بود. فقه را نزد ابوبکر قفال آموخت و کتاب «مختصر» مزنی را شرح کرد. امام غزالی در کتاب الوسیط از او مطالبی نقل کرده است . (از وفیات الاعیان چ بیروت ج 4 صص 213 - 214 ).
واژه های همانند
۱,۰۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن طیفور سجاوندی غزنوی یا احمدبن محمد سجاوندی . او راست : عین المعانی فی تفسیرالسبع المثانی . رجوع به احمدبن...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ظفر. رجوع به ابوعبداﷲبن ظفر و ابن ظفر حجةالدین ... صقلی و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج 4 صص 395-397 ترجمه ٔ ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ )ابن عائشه . رجوع به ابن عائشه و الاعلام زرکلی ج 3 ص 909 و العقدالفرید ج 7 ص 262 و عیون الاخبار ج 2 ص 65 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عبادبن ملک داود خلاطی حنفی . رجوع به خلاطی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عباد مهلبی . رجوع به مهلبی و الاعلام زرکلی ج 3 ص 91 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عباس رجوع به ابوبکر خوارزمی محمدبن عباس و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج 4 صص 400 - 403 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عباس . رجوع به ابوعبداﷲ محمدبن عباس ... یزیدی و نیز رجوع به یزدیین شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالباقی بن محمدبن عبداﷲ معروف به ابوبکر فقیه . رجوع به ابوبکر محمدبن ... و نامه ٔ دانشوران ج 2 ص 145 شود...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالباقی بن یوسف بن احمد زرقانی مصری . رجوع به زرقانی محمدبن ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالجبار عتبی . رجوع به عتبی شود.