اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

محمد

نویسه گردانی: MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن ابراهیم بن زبرج النحوی معروف به عتابی و مکنی به ابومنصور. در نحو و لغت وفنون ادب معرفتی داشت و خطی ملیح و صحیح می نوشت . ادب را از شریف ابوالسعادات هبةاﷲبن شجری و ابومنصور موهوب بن جوالیقی و جز این دو فراگرفت و حدیث از مشایخ وقت خود بشنید. ولادت وی در ماه ربیع الاول سال 484 هَ . ق . بود و شب سه شنبه بیست و پنجم جمادی الاولی به سال 556 هَ . ق . درگذشت . نسبت او به یکی از محله های بغداد است در جانب غریی که ابومنصور از آنجا برفت ودر جانب شرقی سکونت جست . (وفیات الاعیان ج 2 ص 99).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۰۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۲ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن صالح بن نطاح . رجوع به ابن نطاح شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ )ابن صالح ابوالسعود سباعی . رجوع به سباعی ... شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن صالح ولوالجی مروزی ، مکنی به ابوعبداﷲ. شاعر فارسی زبان از شعرای سامانیان است . منوچهری دامغانی در قصیده ...
محمد. [ م ُ ح َم ْم َ ] (اِخ ) ابن صباح . یکی از حذاق منجمین در علوم هیئت و احکام و از اوست : کتاب برهان صنعةالاسطرلاب . و این کتاب ناتمام ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن صبیح کوفی معروف به ابن سماک . رجوع به ابن سماک ونامه ٔ دانشوران ج 1 ص 188 و صفةالصفوة ج 3 ص 105 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن صفی الدین ابوالفرج محمدبن نفیس الدین ابوالرجا حامدبن محمدبن عبداﷲبن علی بن محمود معروف به آلُه ملقب ب...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن صلاح بن جلال لاری ملقب به مصلح الدین . وفات او به سال 979 هَ . ق . بوده . او راست : الفرائض ، تعلیقه بر ش...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن صدیق . رجوع به واسطی محمدبن الصدیق شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ )ابن صفدر حسینی . رجوع به جمال الدین اسدآبادی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن طاهر ابوعبدالرحمن ... رجوع به ابن طاهر ابوعبدالرحمن شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.