محمد
نویسه گردانی:
MḤMD
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) اخشیدبن طغج فرغانی اولین کس از آل اخشید در مصر. او به سال 318 هَ . ق . از طرف خلیفه نامزد حکومت مصر شد و در 323 هَ . ق .بدانجا رفت و در 327 هَ . ق . لقب اخشیدی (عنوان رسمی امرای فرغانه ) اختیار کرد و در 330 هَ . ق . شام و حرمین شریفین را نیز به متصرفات خویش ملحق ساخت و درسنه ٔ 334 هَ . ق . درگذشت . و رجوع به آل اخشید شود.
واژه های همانند
۱,۰۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۵ ثانیه
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی نطنزی . شرح احوال وی ذیل ترجمه ٔ ادیب نطنزی آمده است . رجوع به ادیب نطنزی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عمر... رجوع به ابوبکر محمدبن عمربن حفصربن فرخان طبری شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عمر... رجوع به رازی محمدبن عمربن حسین بن حسن بن علی و فخررازی شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ](اِخ ) ابن عمربن عبدالعزیزبن مازه ملقب به شمس الدین صدر جهان رئیس بخارا. وی در سنه ٔ 559 هَ . ق . هجوم ترکان قرلق ...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عمربن محمد معروف به ابن برغوث از متخصصین علم نجوم و ریاضیات بودو در نحو و معرفت قرآن و فقه براعت داشت...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عمر رادویانی . او راست کتاب ترجمان البلاغه در علم بدیع و این کتاب اصل کتاب حدائق السحر رشیدالدین وطواط ا...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عمران بن موسی بن سعید مرزبانی ، مکنی به ابوعبداﷲ ۞ کاتب خراسانی الاصل و بغدادی المولد ادیب و مؤلف و م...
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عمرو... رجوع به ابوالقاسم محمد المعتمد علی اﷲبن عباد المعتضد... و وفیات الاعیان ج 5 صص 21 - 39 شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عمرو... رجوع به واقدی محمدبن (عمرو ۞ ...) شود.
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عمروبن حزم انصاری ، مکنی به ابوالقاسم (یا ابوسلیمان ) در سال دهم هجرت در نجران به دنیا آمد و پدرش عامل...