محو
نویسه گردانی:
MḤW
محو. [ م َح ْوْ ] (ع اِ) سیاهی که در ماه دیده می شود. (منتهی الارب ). سیاهی ماه . (مهذب الاسماء).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
مهو. [ م َهَْ وْ ] (ع ص ، اِ) خرمای تر. || مروارید. || سنگریزه ٔ سپید. || شمشیر تنک روی و سبک و بزرگ جوهر. (منتهی الارب ). شمشیر باریک . شم...
مهو. [ م َهَْوْ ] (ع مص )سخت زدن کسی را. (منتهی الارب ). || رقیق شدن شیر خوردنی . امهاء. رجوع به مهاوة و امهاء شود.