اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مخترع

نویسه گردانی: MḴTRʽ
مخترع . [ م ُ ت َ رِ ] (ع ص ) اختراع کننده و کار نو بیرون آرنده . (غیاث ). آفریننده و کار نو بیرون آورنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نوکننده . (دهار). آفریننده و از نو بیرون آورنده و موجد و مبدع و اختراع کننده و ایجادکننده و پدیدآورنده و آغازکننده و پیداکننده ٔ صنعت و علم و رهیاب و انشأکننده . (ناظم الاطباء) :
مبدع هر چشمه که جودیش هست
مخترع هر چه وجودیش هست .

نظامی .


تصنیف هر مبتدئی و تألیف هر مخترعی از سخن لاغر و فربه و خلل و حشو و زیاده و نقصان خالی و صافی نباشد. (تاریخ قم ص 14). || شکافنده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || خیانت کننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). خیانت کننده و مکرکننده و فریبنده . (ناظم الاطباء). || کسی که مال سواری موقتاً وام می دهد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به اختراع شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
مخترع . [ م ُ ت َ رَ ] (ع ص ) از نو بیرون آورده شده و ایجاد شده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نو پدید آمده . تازه پدید آور...
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: تَشَن taŝan (اوستایی) ***فانکو آدینات 09163657861
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.