اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مخلس

نویسه گردانی: MḴLS
مخلس . [ م ُ ل ِ ] (ع ص ) گیاه خشک و تر بهم آمیخته . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || سری که موی سیاه و سفید دارد. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). موی سیاه و سفید به هم آمیخته . (ناظم الاطباء). رجوع به اخلاس شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
حسن مخلص . [ ح ُ ن ِ م َ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حسن مخالص . ظهیرالدین سمرقندی آرد: و از جمله ٔ بلاغت آن است که تخلص نیکوتر بود و چنان...
مُخلص/مُلخَصِ کلام. [مُ لَ صِ کَ] (ا. ع.) مُلخص به معنای خلاصه است، مُلخَص کلام به معنای پالوده و چکیده کلام است در اصل. لُبِّ کلام، لُبّ مطلب. مُخلَص...
مخلص سمنانی . [ م ُ ل ِ ص ِ س ِ ] (اِخ ) جلال الدین . وی از دودمان حکومت و خاندان جلالت بود. جد وی ملازمت سلطان محمدخوارزمشاه را داشت و خود...
چارسو مخلص اصفهان . [ وِ م ُ ل ِ ص ِ اِ ف َ ] (اِخ ) محل مخصوصی است در بازار اصفهان قرب قیصریه و کاروانسرای مخلص که الان از کاروانسراهای م...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.