اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مردم گیا

نویسه گردانی: MRDM GYA
مردم گیا. [ م َ دُ ] (اِ مرکب ) مردم گیاه . مردم گیه . مهرگیاه :
ز آفرینش مردم و مردم گیا هم صورتند
اوست مردم دیگران در عهد او مردم گیاه .

سوزنی .


گر لطف و مردمیت به مردم گیا رسد
مردم گیاه مردم گردد همان درنگ .

سوزنی .


باد صبا که فحل بنات نبات بود
مردم گیا شده ست که نه مرد و نه زن است .

انوری .


حدیث سر کوه و مردم گیا
که سازند از او زیرکان کیمیا.

نظامی (اقبالنامه ص 66).


باورم کن کز نخستین تخم آدم تاکنون
در زمین مردمی مردم گیایی برنخاست .

خاقانی .


من همی در هند معنی راست همچون آدمم
وین خران در چین صورت راست چون مردم گیا.

خاقانی .


به ترکستان اصلی شو برای مردم معنی
به چین صورتی تا کی پی مردم گیا رفتن .

خاقانی .


رجوع به ماده ٔ بعد شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.