مرغزار
نویسه گردانی:
MRḠZʼR
مرغزار. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باغان بخش شیروان شهرستان قوچان ، در 18هزارگزی شمال غربی شیروان و 5 هزارگزی راه قوچان به شیروان ، با 192 سکنه . آبش از قنات ، محصولش غلات و انگور، شغل مردمش زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
مرغزار. [ م َ ] (اِ مرکب ) سبزه زار و زمینی که مرغ در آن بسیار رسته باشد. (برهان ). جایی را گویند که در آن سبزه بسیار رسته باشد. (از غیاث ) ...
مرغزار. [ م َ ] (اِخ ) نام یکی از ایستگاههای راه آهن بین اهواز و بندر امام خمینی (شاهپور سابق ) از بخش مرکزی شهرستان اهواز. این ایستگاه در...
مرغزار. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زاوه بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه ، در 45هزارگزی شمال شرقی تربت حیدریه و 6هزارگزی شرقی راه ترب...
مرغزار. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جعفرآباد فاروج بخش حومه ٔ شهرستان قوچان . واقع در 30هزارگزی شمال غربی قوچان و یک هزارگزی شمال قوچ...
مرغزار. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه و ارداک شهرستان مشهد. در 15هزارگزی شمال غربی شمال بین کشف رود دو راه مشهد ...
مرغزار. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهبندان بخش شوسف شهرستان بیرجند. واقع در 38هزارگزی شمال شوسف و 12 هزارگزی جنوب گرم تمام ده . آب ...
مرغزار. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاریزنو بالا جام بخش تربت جام شهرستان مشهد. واقع در 32هزارگزی شمال باختری تربت جام و 5هزارگزی با...
باغ مرغزار. [ غ ِ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دلفارد بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت که در 45 هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و 5 هزارگزی خاور ...
خانه مرغزار. [ ن ِ م َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سرویزان بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت ، واقع در 16 هزارگزی خاور ساردوئیه ، سر راه مالرو...
مرغزار شیدان . [ م َ زا رِ ] (اِخ ) نام چمنی است معمور و آبادان در فارس و گفته اند بهشت دنیا چهار است غوطه ٔ دمشق و سغد سمرقند و شعب بوان و ن...