مرم
نویسه گردانی:
MRM
مرم . [ م ُ رِم م ] (ع ص ) نعت فاعلی است از مصدر ارمام . رجوع به ارمام شود. || ناقة مرم ؛ شتر ماده ٔ فربه با استخوان مغزدار، یا ناقه که در استخوانش اندک مغز مانده باشد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
مرم . [ م َ رَ ] (اِ) مخفف مرهم است و آن چیزی باشد که بر زخم بندند. (برهان ) (آنندراج ) : کای محمد رو طبیب حاذق صادق توئی خُلق کن با خَلق...
مرم . [ مَ رَ ] نهی است از [dehkhodaworddetail-3522de0ba81b4c3bbc3973a634a4022f-fa.html رمیدن]. رم نکن، فرار نکن:
حال عارف این بُوَد بیخوا...