اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مروع

نویسه گردانی: MRWʽ
مروع . [ م ُ رَوْ وَ ] (ع ص ) نعت مفعولی از مصدر ترویع. رجوع به ترویع شود. || مرد درست و راست فراست ، یا آن که در دل او صواب انداخته باشند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || کسی که بیم وخوف در دل او راه یافته باشد. (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
مروع . [ م َ ](ع ص ) نعت مفعولی از مصدر رَوع . رجوع به روع شود. ترسانیده شده . (غیاث ). ترسیده . بیم کرده : قاصداً آن روز بیوقت آن مروع از...
مروع . [ م ُ رَوْ وِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر ترویع. رجوع به ترویع شود. سهمگین و هولناک . (ناظم الاطباء).
مروا. [ م َرْ ] (اِ) اسم هندی مرزنجوش است . (از مخزن الادویة).
مروا. [ م ُرْ ] (اِ) فال نیک و دعای خیر. (جهانگیری ) (برهان ). فال نیک . (غیاث ). فال نیکو.(اوبهی ) (آنندراج ). دعا. دعای خیر. نیک سگالی . نیک ا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.