اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مزوری

نویسه گردانی: MZWRY
مزوری . [ م ُ ] (اِ) مرداسنگ . (ناظم الاطباء). مُرتَک . (شعوری ). رجوع به مرداسنگ و مرتک شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
مزوری . [ م ُ زَوْ وِ ] (حامص ) تزویر و ریا و مکر و فریب و غدر. حالت و چگونگی مزور بودن : دور باش از مزوری که به مکردام قرطاس دارد و انقاس ....
مزوری . [ م ُ زَوْ وَ] (حامص ) حالت و چگونگی مزوَّر. رجوع به مزور شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.