اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مزهزه

نویسه گردانی: MZHZH
مزهزه . [ م ُ زَ زِه ْ ] (ص ) نعت فاعلی منحوت از «زه زه » فارسی . آفرین گوی . زه زه گوینده :
پرویز ملک چون سخنی خوب شنیدی
آن را که سخن گفتی ، گفتیش که هان زه
پرویز گر ایدون که در ایام تو بودی
بودی همه الفاظ تو را جمله مزهزه .

منوچهری (دیوان چ دبیرسیاقی ص 89).


|| (ع ص ) متلألی ٔ. براق . درخشنده . (دزی ج 1 ص 609 ذیل کلمه ٔ زهزه ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
مزحزح . [ م ُ زَ زِ ] (ع ص ) دورکننده . (ناظم الاطباء).
مزحزح . [ م ُ زَزَ ] (ع ص ) دورکرده شده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
مذحذح . [ م ُ ذَ ذِ ] (ع ص ) بادی که خاک را برد. (آنندراج ). بادی که گرد و خاک پراکنده کند. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از ذحذحة. رجوع به...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.