مستف
نویسه گردانی:
MSTF
مستف . [ م ُ ت َف ف ] (ع ص ) نعت فاعلی و مفعولی از استفاف . آنکه دوا یا سویق را کوبیده نشده و معجون ناکرده بگیرد. (از اقرب الموارد). || دوا یا سویق که نرم نشده و معجون ناکرده گرفته شود. (از اقرب الموارد). رجوع به استفاف شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
مصطف . [ م ُ طَف ف ] (ع ص ) صف بسته ایستنده . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). صف بسته . صف زده . (ناظم الاطباء). رده برکشیده . || به نظم مرتب شد...