اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مشت خوردن

نویسه گردانی: MŠT ḴWRDN
مشت خوردن . [ م ُ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) مضروب شدن . دریافت کردن ضربه ٔ مشت . صدمه دیدن از ضربه ٔ مشت :
بخوردم یکی مشت زورآوران .

سعدی .


- مشت بر دهان خوردن ؛ اصابت مشت بر دهان :
از دست تو مشت بر دهان خوردن
خوشتر که ز دست خویش نان خوردن .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.