اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مشک پخته

نویسه گردانی: MŠK PḴTH
مشک پخته . [ م ُ / م ِ ک ِ پ ُ ت َ / ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آن بود که نضج او بمرتبه ٔ کمال رسیده باشد و اثری از دمویت در اونمانده چنانکه در عود خام . (بهار عجم ) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.