اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مشکین شکن

نویسه گردانی: MŠKYN ŠKN
مشکین شکن . [ م ُ / م ِ ش ِ ک َ ] (اِ مرکب ) جعد مشکین .پیچ و خم زلف چون مشک به بوی و به رنگ :
وآن اسیران که به زنجیر خم زلف تواَند
هم به مشکین شکن زلف تو باشند اسیر.

سوزنی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.