مصلحت آمیز. [ م َ ل َ ح َ ] (ن مف  مرکب )مطابق  صلاح  کار. بر وفق  مصلحت  و مقتضا. آمیخته  و توام  با صواب  و صلاح  و خیرخواهی  
:  دروغی  مصلحت آمیز به  که  راستی  فتنه انگیز. (گلستان  چ  فروغی  ص 
20).
ضرورت  است  به  توبیخ  با کسی  گفتن 
که  پندمصلحت آمیز کاربندش  نیست .
سعدی .