مطواء
نویسه گردانی:
MṬWʼʼ
مطواء. [ م ُ طَ ] (ع اِمص ) یازیدگی و درازشدگی ، اسم است تمطی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
مطوع . [ م ُ ] (ع مص ) مطع فی الارض مَطعاً و مطوعاً؛ رفتن و گم شدن . || خوردن چیزی را به پیش دهان و به دندان پیشین . (منتهی الارب ) (از ...
مطوع . [ م ُ طَوْ وِ ] (ع ص ) آن که به طوع جهاد کند بی آنکه بر وی واجب باشد. ج ، مطوعین . (ناظم الاطباء). و رجوع به مطوعة و مطوعین شود.
متوع . [ م ُ ] (ع مص ) برآمدن و بلند شدن روز و به نهایت رسیدن بلندی آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). روز دور برآمدن . (تاج المصادر بیهقی ). دو...