اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مظفر

نویسه گردانی: MẒFR
مظفر. [ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) ابن حسن نظام الملک و ملقب به فخرالملک و مکنی به ابوالفتح در دوران پادشاهی سنجر (جلوس 511 هَ . ق .) و پس از برکناری مجیرالملک به کمک مادر سلطان سنجر و امیر ارغوش به وزارت رسید و پس از چندی به ضرب خنجر یکی از اسماعیلیان کشته شد. رجوع به دستورالوزارء چ سعید نفیسی ص 188 و ابوالفتح مظفر شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
مظفر. [ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) صلاح الدین یکی از ممالیک بحری است . رجوع به صلاح الدین و ترجمه ٔ تاریخ طبقات سلاطین اسلام ص 72 شود.
مظفر. [ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲبن محمدبن مسلمة تجیی . از علماء اندلس بود و به مظفر و ابن افطس شهرت داشت . وی حاکم بطلیوس بود که...
آل مظفر. [ ل ِ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) سلسله ای از فرمانروایان که از713 تا 795 هَ .ق . در فارس و کرمان و کردستان به استقلال فرمانروایی کرده ا...
مظفر شاه . [ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) نام دو تن ازسلاطین گجرات : 1 - مظفرشاه اول 799 هَ . ق . 2 - مظفرشاه ثانی 917 هَ . ق . (طبقات سلاطین لین ...
مظفر غازی . [ م ُ ظَف ْ ف َ رِ ] (اِخ ) سیمین پادشاه ایوبیان الجزیره است که از 628 تا 643 حکومت کرده است . (از طبقات سلاطین لین پول ص 68).
مظفر هروی . [ م ُ ظَف ْ ف َ رِ هَِ رَ ] (اِخ ) از شعرای معاصر سلمان ساوجی و متوفی به سال 728 هَ . ق . است . هدایت آرد: از معاصرین ملک معزالدی...
ابن مظفر. [ اِ ن ُ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) رجوع به ابوالحکم مغربی شود.
حافظ مظفر. [ ف ِ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) قمی . یکی از مطربان و نغمه سرایان عهدشاه عباس . (ترجمه ٔ تاریخ ادبیات ایران ج 4 ص 88).
حسن مظفر. [ ح َس َ ن ِ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) رجوع به مظفر نجفی شود.
عدل مظفر. [ ع َ ل ِ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) عدالت مظفرالدین شاه قاجار، و این دو کلمه ماده تاریخ مشروطیت ایران است بحساب جُمَّل مطابق 1324...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۵ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.