معاث
نویسه گردانی:
MʽAṮ
معاث . [م َ ] (ع اِ) راه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مذهب . (محیطالمحیط). || مسلک و مذهب و طریقه . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مسلک . (محیطالمحیط). || رسم و قانون . (ناظم الاطباء). || جای فراخ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از محیط المحیط). جای پهن و گشاده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گذرگاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه
معاس . [ م َع ْ عا ] (ع ص ) رجل معاس ؛ مرد پیش آینده در حرب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مرد دلیر و پیش آینده در جنگ . (ناظم الاطباء). مرد پیش ...