معت
نویسه گردانی:
MʽT
معت . [ م َ ] (ع مص ) مالیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). مالیدن و گویندمعت الادیم . (از اقرب الموارد). و رجوع به معث شود.
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
مات و مبهوت . [ ت ُ م َ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) مات و متحیر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). حیران . سرگردان . سرگشته و سراسیمه . رجوع به مات ...
مات و متحیر. [ ت ُ م ُ ت َ ح َی ْ ی ِ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) مات و مبهوت . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مات و نیز رجوع به متحیر ...