اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

معر

نویسه گردانی: MʽR
معر. [ م َ ع ِ ] (ع ص ) ناخن افتاده به چیزی که آن را رسیده باشد. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کم موی و کم پر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). کم موی و کم پشم . (ناظم الاطباء). || شتر پشم ریخته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بخیل کم خیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || خلق معر زعر؛ خلق تنگ و زشت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کم گوشت . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
اندرز آذرباد مار سپندان . [ اَدَ زِ ذَ رِ پ َ ] (اِخ ) ۞ مجموعه ٔ کلمات قصار و پندهایی است بزبان پهلوی منسوب به آذرباد (موبدان موبد عهد شاپور...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.