گفتگو درباره واژه گزارش تخلف معرتن نویسه گردانی: MʽRTN معرتن . [ م ُ ع َ ت َ ] (ع ص ) ادیم معرتن ؛ پوست پیراسته با گیاه عرتن ۞ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی مارتن مارتن . [ت َ ] (ص مرکب ) کسی که تنش مثل مار باشد. (آنندراج ).آنکه تن و بدن وی مانند مار باشد. (ناظم الاطباء). مارتن مارتن . [ ت ِ ] (اِخ ). تئودور هوتسما. رجوع به مارتین شود. سان مارتن سان مارتن . [ ت َ ] (اِخ ) ۞ ژوان ژوزه . ژنرال و مرد سیاسی آرژانتین . در سال 1778م . در یاپیو ۞ متولد و در سال 1850 در همانجا فوت کرده است ... روژه مارتن دوگار روژه مارتَن دو گار (به فرانسوی: Roger Martin du Gard) نویسندهٔ فرانسوی و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات. روزشمار زندگی ۱۸۸۱ – در روز ۳۱ مارس روژه مارتن... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود