معضل
نویسه گردانی:
MʽḌL
معضل . [ م ُ ع َض ْ ض ِ ] (ع ص ) دشوار زاینده . مُعَضِّلَة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ،معاضیل . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). زنی که بچه آوردن بر وی دشوار باشد و کذلک الدجاجة و غیرها. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بیت معضل ؛ خانه ٔ تنگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
مازل . [ زُ ] (اِخ ) به گمان من از قرای نیشابور است . (از انساب سمعانی ). قریه ای است از نیشابور و ابوالحسن محمدبن حسین بن معاذ نیشابوری ما...
مأزل . [ م َءْ زِ ] (ع اِ) (از «ازل ») جای تنگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).